من وپسرم
پسرم عشقم مرد کوچکم سلام
الهی قربونت برم که تمام وجودم شدی بودن کنارت یه لذت محضه یه خوشی بی پایانه که خدا رو شکر که نصیبم شد
وای وقتی بغلت میکنم و بوت میکنم مست میشم وقتی با یه حرص خاصی به طرف سینه من میای و می خوای شیر بخوری تموم وجودم از تو لبریز میشه وقتی گریه میکنی منم با تو گریه میکنم نمی تونم یه لحظه بدون تو باشم حتی وقتی خوابیدی میترسم بخوابم شاید ساعت ها نگات میکنم همه بهم میگن دیونه شدم اما نمی دونن که من حسم چه جوریه جای من نیستن ببین من چه حسی دارم و چه جوریم الهی قربونت برم مهرسام عزیزمممممممممممممممممممممممم
وقتی یه لحظه حس میکنم ممکنه شیر من کم باشه و گریه ات به خاطر گرسنگی باشه تمام وجودم غم میشه اما منتظرم تا 40 روزگی ات تموم شه بریم وزن شی مرکز بهداشت ببینم نمودار وزنی ات چه جوریه خیلی در برابر همه مقاومت کردم فقط همش به خاطر تو هستش بعضی وقتا بابابی ات میگه دیگه من و فراموش کردی نمی دونم چی بهش بگم اگه بگم نه میگه پس چرا تمام وجودت شده مهرسام اگه بگم آره می دونم اینجوری نیست من عاشق باباتم بی نهایت دوسش دارم اصلا این حسم به تو با حسم به بابات با هم متفاوته از دو جنس مختلفه
خلاصه نمی دونی چه لحاظاتی رو برا همه به وجود آوردی بابا حمید عاشقانه دوست داره مامان جون با تمام وجود قربون صدقه ات میره خاله هاتم دیوانه وار دوست دارن
خانواده بابایی هم با وجود اینکه تو نوه بچه اخر هستی همشون حسابی دوست دارن و همش قربون صدقه ات میرن خلاصه همه رو سرگرم کردی حسابی
وای وای وقتی آقا مهرسام گریه میکنه مگه میشه آرومش کرد 10 نفرم بشن از پسش بر نمیان الهی بمیرم احتمالا یا دلت درد میکنه یا گوش درد داری تا حالا چند بارم دکتر رفتی اما بی فایدس شما همچنان گریه هاتو داری اما مامان جون من همه سختی هاتو به جون میخرم و برام لذت بخشه حتی شده 2 روز کامل نخوابیدم اما بازم برام مهم نیست تو هستی و من خوشبختم همین برام کافیه