11 ماهگی
وروجک مامان سلاممممم
پسر نازم خوبی مامان؟وروجکی به خدا نمی دونی که چقدر شیطونی میکنی مخصوصا حالا که راه افتادی تمام مدت داری برا خودت از این اتاق به اون اتاق از این ور به اونور با صدای خوشملت میگی تاااااااااااااتییییییییییی یه لحظه هم نمیشینی بعضی وقتا از خستگی گریه ات میگیره ولی حاضر نیستی یکم بشینی و استراحت کنی خونه مامان جونم که میری اونجا هم همینه ولی اگه جایی مهمونی بریم خیلی مودب میشی و اصلا از جات تکون نمیخوری خیلی کم پیش میاد که دست به چیری برنی مگه اینکه میزبان یختو باز کنه
شدیدا با خاله سمیرا و فرزان اخت هستی مخصوصا سمیرا با وجود اینکه میره دانشگاه و معمولا 2 هفته نمبینتت اما وقتی میاد حتی اونو به منم ترجیح میدی خیلی برام جالبه ...هروقت از دانشگاه میاد با بابا حمید به جای خونه یه راست میاد اینجا تو هم ار خدا خواسته میری بغلشو دیگه هم پایین نمیای میری باهاشون حتی با من بای بایم نمیکنیالبته ناگفته نمونه که خیلی اذیتشون میکنی کلن باید دربست در خدمتت باشن اما اونا لذت میبرن از بودن با تو
مشکل کم وزنی همچنان ما رو دنبال میکنه و ما هم داریم سعی میکنیم ازش فاصله بگیرم یه کوچولو همت خودتو میخاد که اون دهن نازتو به غذا نبندی و اشتهات خوب بشه ان شالله
راستی مامان جون دارم برا مراسم تولدت کلی برنامه ریزی میکنم راستش یه ماهی هست درگیرم دلم میخاد خیلی خوب بشه اولین سال تولدت دلم میخاد هم به خودت خوش بگذره و اذیت نشی هم به همه مهمونا
سعی میکنم مهمونا اشناها باشن و یکم خودمونی بشه و یکم مدت تولد کوتاه تا خیلی اذیت نشی
کلی تدارکات برات چیدم
راستی خودم همه چی رو اماده کردم از تم تولد بگیر تا طراحی کارت دعوت و این چیزا
کلی مطلب خوندم ببینم برا یه بچه یک ساله چه جوری تولد بگیرم که بهش خوش بگذره خلاصه حسابی درگیرم امیدوارم همه چی همونی بشه که تو ذهنمه
راستی یه برنامه ریزی دیگه هم دارم قراره بعد تولدت میشه جمعه شما رو ختنه کنیم و بالاخره این موضوع خیلی مهم رو هم تموم کنیم ان شالله اگه خدا بخواد
ان شالله همه چی به خوبی بگذره و بیام اینجا و برات تا میتونم ار تولدت تعریف کنم و عکس بذارم
فعلا باید برم مامانی کلی کار دارم ببخشید