هفته 23 و یه عالمه خبر
سلام عشق و زندگیم
باز هم از خداوند بزرگ شاکرم که تو رو به من داده و اجازه داد تا من از حس با تو بودن لذت ببرم از خدا می خوام به همه منتظران نی نی هم لطف کنه و این لذت رو به اونهامبچشونه
گل قشنگم الان 23 هفته و 3 روزه که مهمون دل مامانی هستی خدایا به حق خودت قسمت میدم که از تو محافظت کنه
[
[
میدونی خیلی حس خوبی دارم حس عجیبیه که چاشنی شم استرسه اگه یه روز یه ذره حالم خوب نباشه استرس میگیرم تازگیا هم که تکون خوردنات مایه آرامشمه اگه یه کم تنبل کنی در ثانیه 10000000000000 فکر میکنم چکار میشه کرد مامانیه دیگه به خودم میگم نکن اینجوری خدا خودش حافظه فرشته ماست
و اما کلی خبر دارم برات
[
مادر جون و آقا جون با عمه ها رفتن مشهد ازشون خواستم کلی برامون دعا کنن[]
میدونی خیلی دلم هوای امام رضا رو کرده خیلی وقته نرفتم با بابایی تصمیم گرفتیم به دنبا اومدی ان شالله حتما بریم پابوس امام رضا خیلی دلم می خواد اولین سفرت ان شالله به مشهد باشه از امام رضا می خوام اینو نصیبمون کنه
و اما خبر بعدی
خاله سمیرا خوشبختانه دانشگاه قبول شد اونم مامایی به قول خودش میگه از بس نی نی دوس داشتم خدا هم شغلم رو به اونا ربط داد خیلی خوشحالم از خدا می خوام که همیشه موفق باشه
و اما خبر بعدی این ماه تصمیم گرفتم ان شالله مهر ماه با بابایی مامان جون و بابا حمید ان شالله بریم خرید سیسمونی خیلی ذوق دارم دوس دارم زودتر اتاقت رو آماده کنم
کوچولوی من این روزا خیلی بابایی داره کار میکنه من خیلی وقته که ندیدم درست و حسابی استراحت کنه اصلا وقت نمیکنیم با هم درست حسابی حرف بزنیم بابا جونت خیلی تو رو دوس داره داره تمام تلاششو برا آینده تو انجام میده
خیلی دلم می خواد منم می تونستم کار کنم اونمکاری که دوس دارم اما می دونی که نمیشه حالا ان شالله شما به دنیا اومدی بازم کارمو تو عکاسی جدی تر دنبال میکنم تا همه چی برای تو عزیزم آماده باشه
عزیز دلم از خدا بخواه که صحیح و سالم بیای پیشمون می دونی من شبا تا صبح فقط دارم برا بودن با تو برنامه ریزی میکنم به بغل کردنت فشار دادنت و با تمام وجود حس کردنت
عزیز دلم یادت نره که من و بابا با تمام وجودمون تو رو دوست داریم و بی صبرانه منتظر قدمای کوچولوت هستیم دلم می خواد زودتر این روزها بگذره و زمان منو به تو نزدیک تر کنههههههههههههه
پس دعا یادت نره عشق و زندگی