چهل روزگی پسرم

بازم سلام و بازم شکر خدا که تو رو دارم

الهی قربونت برم این پست رو یکم دیر گذاشتم امروز 45 روزته و من میخوام از 40 روز تا حالا رو برات اینجا ثبت کنم

الهی قربونت برم که گریه هات تمومی نداره البته الان یکم کمتر شده ولی بازم خیلی زیاده گل قشنگم از بس من و مامان جون و بابایی بابا حمید بغلت کردیم و راه رفتیم و هیس هیس کردیم باور کن از پا افتادیم اما همومن عاشقانه این کارو میکنیم حالا میگی مامانم اومده اینجا غر بزنه نه گلمممممممممم فقط خواستم اینم یادگاری بمونه یعنی گریه های پسرممممممم

روز چهلم من و مامان جون می خواستیم ببریمت کلینیک اما بابایی چون سر کار بود گفت نریم تا خودشم باشه برا همین مجبور شدیم روز بعدش بریم که بابایی هم باشه خلاصه رفتیم مرکز بهداشت قد و وزن پسرم خوب بود و من کلی ذوق کردم آخه فکر میکردم شیرم کمه اما الن با اعتماد به نفس بهت شیر میدم میدونم که خدا رو شکر شیرم برات کافی بوده و لازم به کمکی نیست نمی دونی چقدر خوشحالم

بعدش یه دوری زدیم تو شهر آخه خیلی وقت بود اصلا از خونه بیرون نرفته بودیم بعدشم برگشتیم خونه

دو روز بعددش قرار شد خاله فرزان از اصفهان بیاد و منم دلم براش خیلی تنگ شده بود می دونی مامان جون هر سال روز یک اسفند حلیم درست میکنه و ما هم چهار شنبه شب با خاله فرزان رفتیم برا اولین بار خونه مامان جون و تو اونجا رو خیلی دوس داشتی چون نسبت به روزای قبل کمتر گریه میکردی عزیزمممممم

مامان جون و بابا حمیدم خیلی خوشحال بودن که شما رفتی اونجا خلاصه تا جمعه شب اونجا بودیم و حسابی خوش گذشت خاله فرزانم که با دایی رضا به خاطر کار دایی رضا رفته بودن دبی کلی لباسایی خوشمل برا گل پسرم خریده بودن که کلی ذوق کردیم ان شالله بزودی عکساشو برات میذارم تا برات یادگاری بمونه پسر عزیزم

دیشب(جمعه شب) با مامان جون بردیمت حموم و مثله ماه شدی الهی قربونت برم که حموم خیلی دوس داری و اصلا گریه نمیکنی بووووووووووووووووووووی به پسر خوشکلم

امروز صبحم مامان جون قراره بره خونه خودشون و من و تو دیگه تنها بمونیم خیلی استرس دارم و دلم هم خیلی گرفته به مامان جون خیلی عادت کردیم دوتامون همش می ترسم اما اونم به خاطر بابا حمید و بابابزرگ مجبوره بره خونه وگرنه خودشم دلش برات یه ذره میشه حالا قول داده هر روز بهمون سر بزنه

ان شالله بتونم از پست تنهایی بر بیام

چند تا عکی از چهل روزگی گل پسرم

الهی دورت بگردم اینجا یکم شیر زیاد خوردی مامان قربونت بره